Wednesday, April 27, 2011

پنج چیز که هر کسی باید راجع به مریم جواهرمنش بداند

اگر با مریم جواهرمنش حرف بزنی نمی فهمی که فارغ التحصیل هنر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. نه مویش را از ته می تراشد و نه سیگار می کشد. مریم با وجود اینکه پیانو درس می دهد تا ازش نپرسی، راجع به موسیقی نظر نمی دهد.

  • مریم جواهرمنش در حوالی اتمام آموزش متوسط برای کنکور درس نخواند، چون در آن زمان کارهای مهمتری داشت (داشت تفریح می کرد.)
نتیجه آغازگری: آغازگر در هر لحظه کاری را می کند که برای خودش مهم است، نه کاری که برای دیگران مهم است.

  • مریم جواهرمنش هفت سال بعد از دیپلم ، شوهر کردن، بچه دار شدن کنکور داد.
نتیجه آغازگری: آغازگر برای آغازگری بهانه نمی آورد.

  • مریم جواهرمنش فقط دو انتخاب در برگه انتخاب رشته اش داشت. هنر دانشگاه تهران و هنر یک دانشگاه دیگر.
نتیجه گیری آغازی: آغازگر به نوشتن صد و پنجاه رشته در هشتاد و پنج دانشگاه مختلف در برگه انتخاب رشته نمی گوید انتخاب. انتخاب یعنی چیزی که واقعا می خواهی.

  • مریم جواهرمنش برای رسیدن به هدفش برخلاف میلش سه تار یاد گرفت.
نتیجه آغازگری: آغازگر هزینه آغازگریش را می پردازد.

  • مریم جواهرمنش خودش را در رقابت با دیگران احساس نکرد. دیگرانی که با آمادگی المپیکی کنکور می دادند، ده سال بیشتر ساز نواخته بودند و ظاهرا شانس قبولی بیشتری داشتند.
نتیجه آغازگری: آغازگر فقط یک رقیب دارد، خودش. آغازگر فقط می خواهد از خودش بهتر شود. این جمله "رقیبت را دست کم نگیر" مربوط به جنگ است نه زندگی. آغازگر نمی جنگد. آغازگر زندگی می کند و برای زندگی کردن هم به رقابت نیازی نیست. پیکاسو با چه کسی رقابت داشت؟ اپل در رقابت با کدام شرکت آی پد را درست کرد؟ مریم جواهرمنش هم در کنکور با کسی به جز خودش رقابت نکرد.

   

No comments:

Post a Comment