Saturday, April 30, 2011

در مدح اشتباه

زیبایی و لذتی که در اشتباه است در درستی نیست.

اصلا دقت و درستی با افسردگی رابطه مستقیم و دوطرفه دارد. هرچه افسرده تر، دقیق تر و هر چه دقیق تر، افسرده تر. برداشت دقیق و درست از واقعیتهای زندگی همان و افسرده شدن همان. افسرده شدن همان و زندگی را دقیق و همانطور که هست دیدن هم همان. زندگی ای که در زمانی محدود با انواع درد و رنج و سختی همراه است. زندگی ای که در آن، عزیزانمان را از دست می دهیم یا آنها ما را از دست می دهند. مریض می شویم. نیروی جوانیمان هر روز کمتر از دیروز می شود. دوستی به ما خیانت می کند. عشقی به نفرت تبدیل می شود، سرمایه ای از بین می رود. تنها می شویم و ...

ارنست بکر فیلسوف آمریکایی دیدن جهان را آنگونه که هست، وحشتناک و ویرانگر توصیف می کرد و زندگی بشر را در چنین جهانی غیر ممکن می دانست.

دون کیشوت در سراسر رمان، خود را جوانی زیبا و اشرافی می داند و با خوشحالی و خوشبختی زندگی می کند ولی در آخر داستان که مجبور می شود با واقعیت(پیری، زشتی و ...) همانطور که هست مواجهه کند، به مالیخولیا دچار می شود و می میرد.

دون کیشوت نسخه ای افراطی از همه انسانهاست. همه ما خود را کمی جوانتر، زیباتر، با هوشتر و مهمتر از آنچه که هستیم می پنداریم. تصویری که از واقعیت داریم ممکن است کمی مخدوش باشد ولی همین توهم، افسردگی را از ما دور می کند و ما را به زندگی امیدوار. این امید که با اشتباه رابطه تگاتنگی دارد شامل برداشتی که از توانایهای خود داریم هم می شود. مثلا در تعطیلات عید من می خواستم پنج تا کتاب بخوانم! ( تقریبا هر سال تصمیم مشابهی می گیرم و چه کسی نمی گیرد؟)

در هر اشتباه دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب.

1 comment:

  1. اين درست نيست كه هر چي دقت آدم بره بالاتر آدم افسرده تر ميشه.
    دقت اگر كامل باشه و همراه با فهم اصيل انساني تؤام باشه كشفياتش خيلي هيجان انگيزه.

    ReplyDelete